کسی که خوی و نم زیر بغلش بسیار بدبو باشد. اذفر. ذفر. (منتهی الارب). اصن ّ: با زبان معنوی گل با جعل هر زمان گوید که ای گنده بغل. مولوی. - امثال: گنده بغل را چه سود عنبر و لادن ؟ میرزا ابوالحسن جلوه (از امثال و حکم ج 3 ص 1327)
کسی که خوی و نم زیر بغلش بسیار بدبو باشد. اَذفَر. ذَفِر. (منتهی الارب). اِصَن ّ: با زبان معنوی گل با جعل هر زمان گوید که ای گنده بغل. مولوی. - امثال: گنده بغل را چه سود عنبر و لادن ؟ میرزا ابوالحسن جلوه (از امثال و حکم ج 3 ص 1327)
تکبر کردن و سخنان متکبرانه گفتن. (برهان) : اگر می رود در پی این سخن بدین گفتگو گنده مغزی مکن. سعدی (از رشیدی و آنندراج). ، هرزه و یاوه بر زبان راندن و درشتی و کج خلقی نمودن. (برهان). - گنده مغزی کردن. رجوع به گنده مغزی شود
تکبر کردن و سخنان متکبرانه گفتن. (برهان) : اگر می رود در پی این سخُن بدین گفتگو گنده مغزی مکن. سعدی (از رشیدی و آنندراج). ، هرزه و یاوه بر زبان راندن و درشتی و کج خلقی نمودن. (برهان). - گنده مغزی کردن. رجوع به گنده مغزی شود